زنى به نام فوزية زيدان از خاندان مردمى صالح و متقى و پرهيزكار در يكى از روستاهاى جبل عامل بنام جوية مبتلا به درد پاى بى درمانى شد تا به جائى كه برای عمل جراحى متوسل به بيمارستانهاى متعددى گرديد ولى نتيجه اين شد كه سستى در رانها و ساق پاى وى پديد آمد و هيچ قادر به حركت نبود مگر اينكه نشسته و به كمك دو دست راه مى رفت و روى همين اصل بيست و پنج سال تمام خانه نشين شد و به همان حال صبر مى كرد و مدام با اين حال مى بود تا اينكه عاشوراى آقا ابى عبداللّه الحسين( ع )فرا رسيد ولى او ديگر از مرض به ستوه آمده بود و عنان صبر را از دست او گرفته ناچار برادران و خواهران خود را كه از خوبان مؤ منين به شمار مى روند خواست و از آنان تقاضا كرد كه او را به حرم حضرت زينب عليهاالسلام در شام برده تا در اثر توسل به ذيل عنايت دختر كبراى على( ع )شفا يافته و از گرفتارى مزبور بدر آيد ولى برادران پيشنهاد وى را نپذيرفتند و گفتند كه شرعا مستحسن نيست كه تو را با اين حال به شام ببريم واگر بناست حضرت تو را شفا دهد همينجا كه در خانه ات قرار دارى براى او امكان دارد.
فوزيه هرچه اصرار كرد بر اعتذار آنان مى افزود ناچار وى خود را به خدا سپرده و صبر بيشترى پيشه كرد تا اينكه در يكى از روزهاى عاشورا در همسايگى مجلسى عزائى جهت حضرت سيد الشهداء علیه السلام بر پا بود فوزيه به حال نشسته و به كمك دو دست به خانه همسايه رفت ، از بيانات واعظ استماع كرد و دعا كرد و توسل نمود و گريه زيادى كرد، تا اينكه بعد از پايان عزادارى با همان حال به خانه بر گشت ..
شب با حال گريه و توسل بعد از نماز مى خوابد و نزديك صبح بيدار مى شود كه نماز صبح را بخواند مى بيند هنوز فجر طالع نشده او به انتظار طلوع فجر مى نشيند در اين میان، متوجه دستى مى شود كه بالاى مچ وى را گرفته و يك كسى به او مى گويد: «قومى يا فوزيه» برخيز اى فوزيه . او با شنيدن اين سخن و كمك آن دست فورى بر مى خيزد و روی دو قدم خود مى ايستد و بى اندازه مسرور و خوشحال مى شود. آن وقت نگاهى براست و چپ مى كند احدى را نمى بيند سپس رو مى كند به مادرش كه در همان اطاق خوابيده بود و بنا مى كند به اللّه اكبر و لا اله الا اللّه گفتن وقتى كه مادرش او را به آن حال میبیند مبهوت شده سپس از پیش مادرش بيرون دويده و به خارج از خانه رفته و صداى خود را به اللّه اكبر و لا اله الا اللّه بلند كرده تا اينكه برادرانش با صداى خواهر بسوى او مى آيند وقتى آنان او را به آن حال غير مترقبه میبینند صدا به صلوات بلند میکنند و آنگاه همسايگان خبردار مى شوند و آنها نيز صلوات و تهليل و تكبير بر زبان جارى مى كنند اين خبر كم كم به تمام شهر میرسد و ساير بلاد مجاور نيز خبر دار مى شوند و مردم از هر جانب براى ديدن واقعه مى آيند و تبرك مى جويند و خانه آنها مركز رفت و آمد مردم دور و نزديك مى شود پس سلام و درود بى پايان بر تربت پاك مكتب وحى حضرت زينب سلام اللّه عليها باد.
این ماجرا را حجة الاسلام حاج شيخ محمد تقى صادق براى مرحوم آية اللّه العظمى بروجردى نوشته و فرستاده
معظم له بعد از سلام و درود به مخاطب خود و به تمام مؤ منين ازشيعه آل محمد عليهم السلام چنين مى نويسد: و تقديم مى دارم بسوى تو كرامتى را كه هيچ گونه شك و شبهه اى در او نباشد و آن كرامت از عليا مكرمه حضرت زينب سلام اللّه عليها بانوى بانوان عالم و برگزيده امت است.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
حضرت زینب س سومین فرزند گرامی حضرت علی ع و حضرت فاطمه س است که به روایت مشهور ۵ جمادی الاول در مدینه چشم به جهان گشود. بر اساس روایات متعدد، نامگذاری حضرت زینب س، توسط پیامبر اسلام ص صورت گرفت و جبرئیل از سوی خداوند این نام را به پیامبر اکرم ص رساند. زینب را مخفف «زین أب» دانسته اند، یعنى «زینت پدر».
ایشان با پسر عموی خود عبدالله بن جعفر ازدواج کردند که ثمره این ازدواج چهار یا پنج فرزند میباشد که دو تن از آنان به نام های عون و محمد در کربلا در رکاب امام حسین ع شهید شدند. صبر و پایداری ایشان در واقعه عاشورا سال علیرغم از دست دادن عزیز ترین نزدیکانشان، موجب شد که به عنوان اسوه صبر در تاریخ جاودان شوند.
مشهورترین لقب حضرت «عقیله بنی هاشم» (بانوی خردمند بنی هاشم) است.
🌱
آمدےشمسوقمرپیشِتـُوسوسوبزنند
تاڪهمردانِجھانپیشِتـُوزانوبزنند
چشمواڪردےودنیاےعلۍزیباشد
بازتڪرارِهمانسورهے"أعطینا"شد
میلاد حضرت زینب سلام الله علیها وروز پرستار بر همتون مبارک 🌱🌸
...